سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و مردى پیش روى امام ( ع ) دیگرى را به پسرى که برایش زاده بود چنین مبارک باد گفت : تو را مبارک باد این گزیده سوار که خدایت داد . امام فرمود : ] چنین مگو ، بگو : بخشنده را سپاس بدار ، و بخشیده بر تو مبارک باد و به کمال خود رساد و نیکویى او روزیت بواد . [نهج البلاغه]
ما
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» حقیقت یابی

بعد از واقعه غدیر خم و اعلام امامت و ولایت امیرالمومنین علی (ع) از سوی پیامبر اعظم(ص) مسلمانان در برخورد با این موضوع مهم مواضع مختلفی گرفتند و در همین دوره کوتاه حضور پیامبر (ص) مردم آزمون های خود را پس دادند چنان که نوشته اند مردی به نام حارث بن نعمان فهری بر پیامبر(ص) بانگ زد :ای محمد! ما را به سوی خدا خواندی پذیرفتیم . نبوت خودرا مطرح کردی لا اله الا الله و محمد رسول الله گفتیم، ما را به اسلام دعوت کردی اطاعت کردیم .حال پسر عموی خود را بر ما امیر می کنی ! نمی دانیم این حکم از طرف خداست یا نظر شخصی توست ! رسول خدا  (ص) فرمود :به خدایی که جز او خدایی نیست این حکم از طرف اوست و من وظیفه ای جز ابلاغ آن نداشتم . مرد پس از شنیدن این جواب خشمناک شد و سر به آسمان بلند کرد و گفت : خدایا ! اگر آنچه محمد درباره علی می گوید، از طرف تو و به امر توست ، سنگی از آسمان فرود آید و مرا هلاک کند ! هنوز سخن او به پایان نرسیده بود که ازآسمان سنگی فرود آمد و او را به هلاکت رساند آن گاه دو آیه نخست سوره معراج نازل شد.

درباره سند این حدیث هم باید بگویم که شیعه و سنی آن را روایت کرده اند از منابع اهل سنت باید بگویم که مسند احمد چاپ میمنه،مصر ،۱۳۱۳ه.ق ج ۴ ص ۳۷۲،شواهد التنزیل چاپ موسسه اعلمی بیروت ج۲ ص۲۶۶ والمستدرک علی الصحیحین ج۲ ص ۵۰۲ چاپ ریاض مکتبه النصر الحدیثه و...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد محسن قندی ( سه شنبه 86/1/21 :: ساعت 7:3 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

داستان تاجر و چهار زنش
بزرگترین مبلغ دین مسیحیت مسلمان شد
به من گفت خدا را از کجا شناختی ؟
نامه دل
توشه ی فردای خود اکنون فرست
حیا
حقیقت یابی
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 5
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 11950
» درباره من

ما

» آرشیو مطالب
یادداشت های قبلی

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
حرف دل
بسوی آسمان
بازی بزرگان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب