سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند آن را . . . دوایی قرار داد که پس از آن، دردی نیست و نوری که با آن ظلمتی نیست . [امام علی علیه السلام ـ در توصیف قرآن ـ]
ما
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» حیا

قرآن مجید،هنگام طرح داستان خلوت زلیخا با حضرت یوسف (ع) در بیان علت امتناع حضرت یوسف (ع) می فرماید:«لقد همت به وهم بها لولا ان رءا برهان ربه»یوسف / ۲۴

و در حقیقت [آن زن]آهنگ وی کرد،و [یوسف نیز] اگر برهان پروردگارش را ندیده بود،آهنگ او می کرد.

در این آیه شریفه از «برهان پروردگار» به عنوان عامل بازدارندگی از گناه است اشاره شده است. امام زین العابدین(ع)در تفسیر «برهان پروردگار»می فرماید:زن عزیز مصربه سوی بت رفت و پارچه ای روی آن انداخت.یوسفاز او پرسید:برای چه این کار را کردی؟

پاسخ داد : شرم دارم از این که این بت ما را ببیند! در این هنگام یوسف به وی گفت:آیا تو شرم می کنی از چیزی که نه می بیند و نه می شنود و نه می فهمد و نه می خورد ونه می نوشد،ولی من شرم نکنم از کسی که بشر را آفریده و او را دانش آموخته است.

این معنای سخن خداوند است که می فرماید:«اگر برهان پروردگارش را ندیده بود.»

از این شاهد و شواهد دیگر ثابت می شود که آن گونه که بعضی از دانشمندان علم اخلاق گفته اند منشئ حیا ترس نیست بلکه حضور و نظارت ناظر است. معمولا رفتار ما در جمع با رفتار ما در خلوت تفاوت می کند.در تنهایی کارهایی انجام می دهیم که در جمع حاضر به انجام آن نیستیم و اگر در خلوت ، در حال انجام کار نادرستی باشیم و ناگهان متوجه حضور کسی شویم دست از آن کار می کشیم یا اگر بعدا بفهمیم کسی ما را می دیده عرق شرم بر پیشانی ما می نشیند

حال می خواهم بگویم« الم یعلم بان الله یری» آیا ما نمیدانیم که خدا همیشه و همه جا و همه وقت ما را می بیند آیا ما حیا نداریم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد محسن قندی ( پنج شنبه 86/1/23 :: ساعت 2:31 عصر )
»» حقیقت یابی

بعد از واقعه غدیر خم و اعلام امامت و ولایت امیرالمومنین علی (ع) از سوی پیامبر اعظم(ص) مسلمانان در برخورد با این موضوع مهم مواضع مختلفی گرفتند و در همین دوره کوتاه حضور پیامبر (ص) مردم آزمون های خود را پس دادند چنان که نوشته اند مردی به نام حارث بن نعمان فهری بر پیامبر(ص) بانگ زد :ای محمد! ما را به سوی خدا خواندی پذیرفتیم . نبوت خودرا مطرح کردی لا اله الا الله و محمد رسول الله گفتیم، ما را به اسلام دعوت کردی اطاعت کردیم .حال پسر عموی خود را بر ما امیر می کنی ! نمی دانیم این حکم از طرف خداست یا نظر شخصی توست ! رسول خدا  (ص) فرمود :به خدایی که جز او خدایی نیست این حکم از طرف اوست و من وظیفه ای جز ابلاغ آن نداشتم . مرد پس از شنیدن این جواب خشمناک شد و سر به آسمان بلند کرد و گفت : خدایا ! اگر آنچه محمد درباره علی می گوید، از طرف تو و به امر توست ، سنگی از آسمان فرود آید و مرا هلاک کند ! هنوز سخن او به پایان نرسیده بود که ازآسمان سنگی فرود آمد و او را به هلاکت رساند آن گاه دو آیه نخست سوره معراج نازل شد.

درباره سند این حدیث هم باید بگویم که شیعه و سنی آن را روایت کرده اند از منابع اهل سنت باید بگویم که مسند احمد چاپ میمنه،مصر ،۱۳۱۳ه.ق ج ۴ ص ۳۷۲،شواهد التنزیل چاپ موسسه اعلمی بیروت ج۲ ص۲۶۶ والمستدرک علی الصحیحین ج۲ ص ۵۰۲ چاپ ریاض مکتبه النصر الحدیثه و...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد محسن قندی ( سه شنبه 86/1/21 :: ساعت 7:3 عصر )
<      1   2      
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

داستان تاجر و چهار زنش
بزرگترین مبلغ دین مسیحیت مسلمان شد
به من گفت خدا را از کجا شناختی ؟
نامه دل
توشه ی فردای خود اکنون فرست
حیا
حقیقت یابی
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 7
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 11952
» درباره من

ما

» آرشیو مطالب
یادداشت های قبلی

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
حرف دل
بسوی آسمان
بازی بزرگان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب